زمان حال

 

مرا به خویش گیر 

مرا به کام 

از لحظه‌ای که نمی‌گذرد 

و از نگذشتن‌اش، لحظه به لحظه فرا می‌رسد 

و منی که نمی‌گذرم از لحظه‌ای که نمی‌گذرد

اینجا سیلوهای ایمان تهی شده‌اند 

و قالیچه‌ی عشق نم کشیده 

چگونه بگریزیم از گریز؟ 

پیوسته نبودن بودنی آبستن خواهد شد؟ 

و عبور خواهد زایید؟ 

 

زمان یعنی عبور 

و لحظه مخالف زمان است 

لحظه نقطه‌ای از خط زمان نیست 

لحظه مخالف زمان است 

ایستاده 

همچون همین لحظه‌ای که نمی‌گذرد 

و تویی که به نگذشتن‌اش ایمان نخواهی آورد